پاپوش: نمایشنامه کمدی در سه پرده-

پاپوش: نمایشنامه کمدی در سه پرده

معرفی کتاب پاپوش: نمایشنامه کمدی در سه پرده

آغاز نمایشنامه:

منظره صحنه: اطاقی است قدیمی در خانه میرزا محمود دلال
سن اول: رحیم میرزا تقی
[رحیم دلال و میرزا وارد می‌شوند]
میرزا: رحیم بیا تو خانه را خلوت کردم زن و بچه را فرستادم از خانه بیرون. حالا بگو ببینم چه کار می‌خوای بکنی. آیا با هم معامله‌مان می‌شه یا نه؟
رحیم: اول تو بگو ببینم چکار کرده‌ای و چکار می‌خوای بکنی؟
میرزا: مگر تو نمی‌خواستی املاک میرزا عبدالغنی را برای خودت بخری؟
رحیم: چرا!
میرزا: این املاک حالا چقدر قیمت داره؟
رحیم: پنجاه چوب شیرین می‌خرند.
میرزا: سی چوبش مال تو بیستش مال من. زن مرحوم میرزا عبدالغنی را هم که دیدی. چطوره؟
رحیم: هر چند نگذاشته صورتش را ببینم اما صدا نشون می‌ده که جوانه.
میرزا: رنگ و آبش هم بد نیست. قبول نداری؟
رحیم: یعنی می‌گویی زنک را هم رو ملک‌ها بگیرم؟
میرزا: آره دیگه ملک‌ها مفت و مسلم تو چنگته. باید امشب زرنگی نشون بدی تا کار را من همین امشب یکسره کنم. می‌خواهم خدمت را در حق تو تمام کنم. قبول نداری چقدر بهت گفتم صبر داشته باش.

آیکون موضوعات موضوعات

ادبیات
پاپوش: نمایشنامه کمدی در سه پرده
پاپوش: نمایشنامه کمدی در سه پرده