مجموعه طنز تویوتای خرگوشی - دار و دسته دار علی (جلد 4)-

مجموعه طنز تویوتای خرگوشی - دار و دسته دار علی (جلد 4)

معرفی کتاب مجموعه طنز تویوتای خرگوشی - دار و دسته دار علی (جلد 4)

کتاب تویوتای خرگوشی اثر اکبر صحرایی از مجموعه داستان دارو دسته دارعلی است که روایتی طنز از دفاع مقدس برای نوجوانان دارد.

در بخشی از کتاب تویوتای خرگوشی می‌خوانیم:

لِنگ ظهر، صدای بوق‌دار مش‌رجب از سنگرِ گرم و دَم‌گرفتۀ شلمچه بیرونم می‌کشاند. پشت‌بندش، بقیۀ بر و بچه‌های دسته یکم هم از سنگرهایشان بیرون می‌خزند. می‌خواهم هوار بکشم: «اوهووی ملت، توی خط جمع نشین خطرناکه!»، اما یادم می‌آید توی مرخصی درمانی هستم و فرمانده دسته هم شاپور است.

سر سه‌سوت، کوچک و بزرگ، دور مش‌رجب و دیگ بزرگ دوغ حلقه می‌زنند. گوش شیطان کر، مش‌رجب، مسئول تدارکات گردان، دست به خیرات زده است. خودم را می‌رسانم به دیگ. مش‌رجب، پشت دیگ بزرگ رویی قیافه برای خلق الله گرفته و پارچ قرمزرنگ پلاستیکی را توی دست می‌چرخاند. پارچ را هی توی دیگ می‌کند و دوغ را به هم می‌زند. گاه پارچ را بالا می‌آورد و دوباره می‌ریزد توی دیگ.
 اوهووی خارخاسک‌ها بیاین دوغ خنک!
داوود می‌زند روی ران مش‌رجب و می‌گوید: «بابابزرگ، چشم بصیرت داشته باشی من رو زیر پات می‌بینی!»
مش‌رجب چپ‌چپکی داوود را نگاه می‌کند و می‌گوید: «فسقلی... شب بود ندیدم.»
 پس دقت کن بابابزرگ توی شب هم ببینی.
 خارخاسک، انگار خدا جای قد و بالا، شصت متر زبون بهت داده. ان‌شاءالله توی جبهه هم بالغ بشی و هم عاقل!
می‌روم کنار مش‌رجب و می‌گویم: «آفتاب از کدوم طرف دراومده؟!!»
برمی‌گردد و زُل می‌زند توی صورتم.
 قندعلی، می‌دونی آدمِ فضول زود پیر می‌شه؟
خُردخُرد بقیهٔ بچه‌های دسته یکم هم با ظرف و ظروف می‌آیند و دیگ بزرگ دوغ را محاصره می‌کنند.
 مشتی آبِ گچ نباشه؟!

فهرست مطالب

پد زایمان
جنازۀ جمال
دوغ صلواتی
سنگر سالمندان
شصت متر زبان
مأموریت پیرمردها
استراق سمع
پاشتری
از ماست که بر ماست
چرتکۀ ترکشی
باغ وحش
تویوتای خرگوشی
نفرینِ مستجاب!
قصۀ داوود
عبورموقت
رجب زنجیرباف
دیگ تپلنقلی
دندان‌درد
سبیل‌ هیتلری
خیابان وصال

آیکون موضوعات موضوعات

ادبیات
مجموعه طنز تویوتای خرگوشی - دار و دسته دار علی (جلد 4)
مجموعه طنز تویوتای خرگوشی - دار و دسته دار علی (جلد 4)