داستان‌های کوتاه غضنفر: خنده درمانی-

داستان‌های کوتاه غضنفر: خنده درمانی

معرفی کتاب داستان‌های کوتاه غضنفر: خنده درمانی

کتاب داستان‌های کوتاه غضنفر: خنده درمانی نوشته‌ی غلامرضا پژوال، در قالب مجموعه‌‌ای از ماجراها با موضوعات مشکلات اجتماعی است تا شاید تلنگری برای هوشیاری و رفع معضلات مربوطه باشد.

رفع مشکلات جامعه تحقق نمی‌یابد مگر آنکه هر کدام از ما به عنوان یک شهروند مسئول و قانون‌مدار و کارمندان به عنوان خدمت‌گزاران واقعی، همه و همه با عزمی راسخ برای پیشبرد اهداف تعالی کشور عزیزمان کوشا باشیم و وظایف محوله‌ی خود را به دیگران ارجاع ندهیم. به زبان ساده، به بهانه‌ی واهی اینکه دیگران رفتار منفی را انجام می‌دهند، پس من هم سرجمع سایر قانون‌شکنان باشم، درست نیست. اگر یک فعل مثبت در جامعه در حال فراموشی است، ما هم در دامن زدن به ترک آن منفعلانه عمل کنیم.

هنجارشکنی و هم‌رنگ جامعه شدن (موارد منفی) و خلاف هنجارها شنا کردن شجاعت می‌خواهد. ما باید همیشه سعی کنیم تقلیدکننده نباشیم بلکه خود الگو و رهبر و راهنما باشیم؛ این برای یک فرد قانون‌مدار و آشنا به وظایف شهروندی کاملاً لازم است. اهداف هر هنرمند در قبال جامعه‌اش تغییر و استفاده‌ی بهینه از محصولات فرهنگی نه فقط به عنوان سرگرمی و تفریح؛ بلکه عمل و به کارگیری در رفتار و کردار است. از اهداف اصلی نویسنده‌ی این کتاب نیز تشویق و ترغیب به فعالیت بیشتر و تلاش مصرانه بر موضوعات جدید جامعه است.

در بخشی از کتاب داستان‌های کوتاه غضنفر: خنده درمانی می‌خوانیم:

بعد از کلی کلنجار و چک و چونه و مذاکره مبسوط و دوجانبه با فروشنده بر سر قیمت، می‌خواهد آخرین تلاش و زور خود را بزند تا با قیمتی مناسب آن را خریداری نماید. حسن یا عیب خانم‌ها همین چک و چونه و کلنجار رفتن بر سر یک موضوع ساده است. حال اگر موضوع و مناقشه مهمی باشد بشینی و تماشا کنی! که خانم‌ها چه غوغایی به پا می‌کنند! به طور مثال: چرا اروپایی ها خانم ((اشتون)) و خانم ((موگرینی)) را برای مذاکره به جان ما انداخته‌اند؟ اگر ما نیز چند خانم محترمه را طرف حساب آن‌ها می‌کردیم حالشان را جا می‌آوردند! ولی ما مرد‌ها برای هر کاری عجول بوده و عجله می‌کنیم! به طور مثال: اگر کاغذی به ما بدهند تا امضاء کنیم بدون خواندن و مطالعه، می‌گویم بیار سریعاً امضاء کنیم خانوم بچه‌ها منتظرند!!! و با یه صلوات خشک و خالی قضیه را فیصله می‌دهیم! در حالی که خانم‌ها سفت و سخت و با ابرار خالصانه تا آخرین لحظه جر و بحث را ادامه و تا فرجی حاصل نشود ول کن قضیه نیستند!؛ به طوری که اصلاً و ابداً طی تحقیقات به عمل آمده خانم‌ها اساساً جمله‌ای به نام ((شوهر و بچه‌ها منتظرند)) از روز اول آفرینش انسان همچین جمله‌ای را نگفته و بلد نیستند، چون آن‌ها می‌بایست بگویند: مَردَم و بچه‌ها منتظرند که نمی‌شود، اگر بگویند شوهرم و بچه‌ها منتظرند، این جمله بی‌کلاس‌ترین جمله ادبیات فاخر فارسی است. پس هر طور که شما می‌خواهید حساب کنید خانم‌ها وقتی با هم هستند و یا در حین خرید و صحبت، کلمه و جمله‌ای به نام ((دیر است))، ((وقت نداریم))، را از مغزشان پاک و نمی‌توانند و زبانشان نمی‌چرخد تا این جمله ساده آقایان را بگویند!

فهرست مطالب

پیش گفتار
توهم تورمی!!!
کارت مهارت ازدواج
کارت منزلت
مد و مد پرستی!
تکیه کلام دردسر ساز!!!

آیکون موضوعات موضوعات

ادبیات
داستان‌های کوتاه غضنفر: خنده درمانی
داستان‌های کوتاه غضنفر: خنده درمانی