
گچ پژ: عصفوریههای محسن رضوانی
معرفی کتاب گچ پژ: عصفوریههای محسن رضوانی
کتاب گچ پژ: عصفوریههای محسن رضوانی اولین اثر محسن رضوانی است که با استفاده از لهجه قدیم تهرانی و اصطلاحات دوره قاجار متنهای خود را پیش میبرد و از این دریچه به مسائل پیرامون خود که عموما مسائل روز اجتماعی هستند میپردازد.
در بخشی از کتاب گچ پژ: عصفوریههای محسن رضوانی میخوانید:
معقول که نگاه میکنم میبینم تو پای من غنچه سوز میشوی. سوخت میروی. خاصه حالیه که بیکار شدهام و دریچۀ همان آب باریکه را هم گِل مال کردهاند. این شبها تفریح و تفرجم شده است ولگردی، حوالی سه راهِ «پیاله». کاج و بوتههای بزک شدۀ ارمنیها را تماشا میکنم. یک سیر لبو میخرم و منفردا بنا میکنم به گز کردن طول کوچهها. حالا اگر قدر چینهدان گنجشک عقل معاش داشته باشی میروی سراغ کسی که لولهنگش بیشتر آب بردارد. باور کن عشق و عاشقی قدر عرقگیر اخوی شیرین عقلت کارایی ندارد. دست کم آن عرقگیر آبی آسمانی به یک دردی خورد. هواکش خانهتان را کور کرد بلکه دیگر مکتوبه نفرستم. عاشقی مال از ما بهتران است شازده. این زیاده خوریها به ما نیامده عزیز! باور کن...
فهرست مطالب
بگزمگز
جوالدوز
تقویتی
میراث شاه علیل
بیگ لایک
سولفوریک
یازده دو صفر
هنری بهتر از این؟
عریضه
خروسک بگیری سهراب!
تکرار نشود لطفا
ترابی
میپژمریم و ثانیهای گل نبودهایم
غمش از هر چه شادی دلگشاتر
پروگرام این روزها
منو با خودت ببر ابوظبی
هدیه
البرز دوم تجربی
تقارن
پانزده رمضان هفت و چهل و سه دیقه
یک دانه بیصف
شُل
به سمت قبله
با این نشانی دادنش!
هعی روزگار!
کفو
ملامتیه
بستۀ پیشنهادی
زبانشناسی تخصصی
آی لاو تو رو
خودم حالم به هم خورد از این اراجیف خاله زنکی
چراغونی پارسال، امسال، هر سال
ثلث سوم
زیر پای تو
دشمن شکن
موظفی
تبت یدا
پاییز
شب قدر
مدارا
بهرهوری
دیفالت
ادعا
کمپ داوود
هر چه یاران لقب دهند آنیم
خلعتی
لا شریک له
ابهام
اعلانیه
ادعیه تحویل سال
یک عرض عاجزانه
منابع
موضوعات
ادبیات
