
تراوشات یک ذهن آشفته
معرفی کتاب تراوشات یک ذهن آشفته
تراوشات یک ذهن آشفته، نقدی طنزگونه و البته گاهی تلخ بر خرده فرهنگها، ناهنجاری و عرفهای مخربی است که شوربختانه در جامعه ما گسترش یافته و در لایههای مختلف ساختارهای اجتماعی و روابط انسانی رخنه کردهاند.
اینکه میگفتند طرف سرش به سنگ خورده و آدم شده، مال قدیمها بود. الان طرف سرش به سنگِ سیاه هم که بخورد، اول شهرداری را مقصر میداند که چرا این سنگ را از مسیر او بر نداشته، بعد کلی با خود سنگ دعوا میکند که مگر شعور نداری سرِ راه من سبز شدهیی؟ بعد هم گوشی تلفن همراهش را از جیبش درمیآورد و از خودش، سرِ بادکردهاش و سنگ، عکس سلفی میاندازد، میگذارد در اینترنت و زیر آن مینویسد:
ـ من، سنگ سیاه، همین الان، یهویی.
فهرست مطالب
لذت انتقام
درس زندگی
تقسیم
موزه
ارث و میراث
گرهزدن
حرفهای مشاهیر
نخود! نخود!
منطق
یک راز بزرگ
سوپ ریاضی
سرمایهداری
نخود آش
صادرات من
طلاسازی
ایرانیشناسی
این رشته سر دراز دارد
تخممرغ چشمزخم
باد هوا
تناقض
دوخت و دوز
مروارید
لج و لجبازی
قدرت زیباییشناسی
هویت
از دست چینیها
اصطلاحات علمی
ازدواجهای موفق
خوشبینی
کیبهکیسم
زبان آدمیزاد
ساخت و ساز
خانهتکانی
ابتکار و خلاقیت
نسلی که ما بودیم
اشتغال
زبان فالجی! (همان فارسی خودمان است)
حرصزدن
متهم
بهروزرسانی
زیرابی
اَبَرمرد
واژههای بیمعنا
رویا
منابع
موضوعات
ادبیات
