روزگار سنگی-

روزگار سنگی

معرفی کتاب روزگار سنگی

آشفته ام و دلخور و دلگیر و پریشان
معشوقه ترین لیلی دل های هراسان!

در حسرت آغوش تو یک عمر گذشته است
یک بوسه ببخش و دگر این فتنه بخوابان

برخیز و به ما سوختگان از سر تعارف
یک جرعه از آن چشمۀ لبهات بنوشان

فهرست مطالب

د لهای هراسان
کدورت
انتقام
انگور کال
بازار زلیخا
باور
بهاریه
پرستوی غریب
تکاپوی مرگ
جنون تازیانه
خاک
خط سرخ
بید مجنون
مثل باد
راز
رقص دریا
رقص گل
اقا
داغ
غروب
غریبه
قاصد کهای افروخته
شهید
کبریا
سرقت
کوچه تقدیر
گریز
خلع سلاح
مهمانی
مو جهای جنون
نخ لهای تناور
نگاه
هفت لیلای جنون
قصه لیلی
قرار
سرخوش
مرگ
نوستالژی

آیکون موضوعات موضوعات

شعر
روزگار سنگی
روزگار سنگی