همسایه ای در ماه-

همسایه ای در ماه

معرفی کتاب همسایه ای در ماه

گریزی نیست از این غصه که با ما گره خورده ست
که تا بوده ست یک کابوس با رؤیا گره خورده ست
مسیر هیچ رودی سمت کوهش برنمی‌گردد
برو وقتی که تقدیر تو با دریا گره خورده ست
شکایت؟ نه! همیشه تیره بوده بخت و اقبالم
که از روز تولد با شب یلدا گره خورده ست
به فکر دست‌های گرم مرگ افتاده‌ام بی تو
همیشه ریسمان زندگی هر جا گره خورده ست

فهرست مطالب

غزل 1-44
نگوییم بهتر است
تمام زندگی ام را به مرگ مدیونم
چندمین سال است فروردین نمی‌آید؟
نقطه سر خط 1
نقطه سر خط 2

آیکون موضوعات موضوعات

شعر
همسایه ای در ماه
همسایه ای در ماه